"هو الحق" دلم تنگ است... دلم غمگین غمگین است... دلم از شور این دنیا،به سان لحظه های سرد این طوفان،گهی آرام،گهی سهمگین،گهی خالی و بی تاب است! دلم تنگ است... دلم بی تار و بی پود است... از بازی تلخ و تار این تقدیر،از این بحبوحه ی خندان،از باران،از خاک،از بوی نم کوچه،پر از احساس سردرگم پر از خالی،پر از گندم،پر از تنهایی و رنج است!! دلم تنگ است... دلم بی رنگ بی رنگ است... از این سرداب تاریک و خیال انگیز،چه می آید برون جز ترس،جز حس نجیب بی کسی و درد چه می آید برون جز آه،جز فریاد از هجران،جز اشک،جز سیل درون از رشک!! دلم تنگ است... دلم بی جان و بی روح است... دلم بس ناجوانمردانه در جنگ است در جنگی علیه نیش،علیه صورتک های درون خویش،علیه زشتی تبعید،علیه بینش وهم جنون انگیز علیه شوریده حالی ها،بغض ها،غم های بی تسکین!! دلم تنگ است... دلم بی یار و بی نام است... دلم نقش و نگارت کو؟ صدایت کو؟ هوایت کو؟ وفاداران درگاهت کو؟ هیبت و غرش و فریاد نابت کو؟ عشوه ات،نازت،خریداران ممتازت کو؟ دلم... دلم طاقت ندارد بیش،که در این عصر پر تردید،در این حالات در زنجیر،ببیند محنتی در پیش دلم زندان بدان دنیای حاضر را آسمانش را،زمینش را تابش خورشید و ماه بی نظیرش را بیا... بیا کنجی،خلوتی،پهلو بگیر و رام باش در پس امواج تندی ها و تلخی ها گوشه گیر و ساکت و آرام باش..!!
Design By : Pichak |